خیلی وقتا
آدم دلش واسه اون چیزایی تنگ میشه که
مجبوره وانمود کنه همون چیزا...
واسش اصلا مهم نیست
و این اصلا خوب نیییییستتت.؛
خیلی وقتا
آدم دلش واسه اون چیزایی تنگ میشه که
مجبوره وانمود کنه همون چیزا...
واسش اصلا مهم نیست
و این اصلا خوب نیییییستتت.؛
چی میشه مگه دوسم داشته باشی
چی میشه مگه هوامو داشته باشی که حالم خوب باشه
خوبه حداقل این صفحه رو دارم چهارتا حرف بزنم اروم بشم یکم
ولی خیلی نانردین همتون هیچکسی هوامو نداره هیچکی صدامو نمیشنوه نگامو نمیفهمه حرفامو خوب گوش نمیده یه ذره برام ارزش قائل نیست
تو حال بدی هستم خیلی بد
انقد بد که نمیدونم چکار کنم
ایکاش پیش مامانم بودم که اونم دوستم نداره
خداکنه زودتر...خیلی زود زود ...
خوب میشم بازم خوبه خوب میشم سعیمو میکنم...
یعنی میشه اینجا باشم توی شهر تو باش م و تو منو نبینی
یعنی دلم داره میترکه وای خدای من من به کی بگم
هیچکی نیست حرفامو بشنوه هیچکی
من فقط تورو میخواستم کنار تو اروم باشم مگه چی میخوام لعنتی
دلم داره میترکه خدایا
امشب همه با عشقاشونن من اینجا باشمو نبینمش
دیگه خدا تو که هوای منو داشته باش گناه دارم بخدا
امشب شب خوبی نیست انگار همه چیز تمومه هیچکی حتی دوسم نداره...
واای از تنهایی
خیلی بده ها مگه نه؟
انقدر بده مجبور باشی خودتو به تنهایی محکوم کنی و به همه بگی حالت خوبه بگی دوس داری تنها باشی
حتی از اینکه عشقت دوستت نداره مجبور باشی بگی که اونجایی که تو هستی من نیستم... خدایا کمکم کن دوستامم همه خوابیدن من موندمو خودمو تنهایی
فقط خداکنه خوابم ببره تنهایی
واقعا متاسفم برات که لحن حرف زدنت اینطوریه... خودتم میدونی چقدر خوب شدم و قوی شدم... اما تو همونی تو خودخواهی... فقط با حرفات نیش میزنی ادمو...
من هرچقدر هم میخوام آروم باشم اما تو باز گند میزنی به من...
لعنت به من که نه بدون تو آرومم نه با این حرفات اروم میمونم لعنت به من واقعا